چو : مانند
روان : روح
مرغ : پرنده
بوستان : گلستان
سیمرغ : پرنده ای افسانه ای که در کوه قاف آشیان داشته است.
باز : پرنده ای بزرگ و تیز پرواز با منقار محکم و دندانه دار
شاهین : نوعی پرنده ی شکاری با دم بلند و منقاری کوتاه
آشیان : لانه
بدرقه : همراهی کردن
کاروان ها : مسافران راه حق
جبریل : فرشته ی وحی
ملائک : فرشتگان
مقرّب : نزدیک به خدا
معنی بیت ها
ای یاد تو بر دل و زبان ها افتاده چو روح بر روان ها
معنی : ای خدایی که یاد تو مانند روحی که در روان ها جریان دارد، بر دل و زبان انسان ها جاری است.نکته آرایی : چو روح (مانند روح) = تشبیه
بی یاد تو نیست هیچ مرغی در سبزه و باغ و بوستان ها
معنی : هر پرنده ای که در سبزه زار و گلستان پرواز می کند، تو را ستایش می کند.نکته ی دستوری : فعل «نیست» در این جا به معنی «وجود ندارد» به کار رفته است ؛ یعنی فعل ناگذر است و فقط به نهاد، نیاز دارد. در این بیت، «هیچ مرغی»، نهاد است.
سیمرغ و عقاب و باز و شاهین ذکر تو کند در آشیان ها
معنی : پرندگان بلند قامت و قوی از تو یاد می کنند.هرگز نرسد به منزل عشق بی بدرقه ی تو، کاروان ها
معنی : مسافران راه حق (عارفان) بدون همراهی کردن تو (خدا) هرگز به مقصد عشق نمی رسند.جبرئیل و ملائک مقرّب ذکر تو ند در آسمان ها
معنی : جبرئیل و فرشتگانی که به تو نزدیک هستند در آسمان ها تو را ستایش میکنند.((احمد جام))